کام دل

اصل در جهان وجود است و وجود به عشق موجود.

عشق است که امید می‌آفریند ، زندگی می‌بخشد و هر چیز در پرتو آن جان گرفته، معنا می‌یابد.

حقیقت هستی عشقِ متبلور است.

 عشق، هماهنگی و همگونی می‌آورد.

و تجلی نورانی عشق نبوی به موجدِ هستی در بیستم ماه جمادی الثّانی جلوه‌ای عینی یافت.

چگونه جلوه ای؟؟؟

کسی که زمین برای استقبال از وجود عزیز‌ش مصطفی را می‌طلبد، و هم او را پروردگارش چهل شبانه روز به قرب و میهمانی خود به ریاضت می برد و سپس به او عطا می‌کند این نور درخشنده را. بی جهت نیست که بزرگترین پیامبر خدا و سر‌حلقه آفرینش دست او را می‌بوسد و سینه‌اش می‌بویدکه جاودانی حق با وجود او گره خورده است.

در بیستم ماه جمادی الثّانی نوری به زمین آمد که ابتدای وجودش از بهشت، به گاهِ معراج بود.

او وجودش به عرش الهی پیوسته و از هر چیز دیگر گسسته است او محبوبه خالق است، عرش و فرش و کرسی در خدمت اویند ، در طفولیت و به هنگام تولد بزرگترین زنان آرزو و افتخار خدمت به او را دارند و زینت آفرینش، پرورده دامان پاک اوست.

او که.... نامش بر پایه های عرش الهی حک شده.

او که.... توسل به او، اجابت خداوندی را در پی دارد.

او نمود و تجلّی یک انسان کامل در صورت زن است با مسؤلیت های خاص خود.

عبادت او خالص است که پیوستگیش به محبوب کامل.

خانه داریش زیباست که عشقش ناب است.

مادریش نمونه است که آگاهی و بیداری از درونش می‌جوشد.

نغمه زیبای لالایی او ایمان و فضیلت و هشیاری را در وجود فرزندانش جاری می‌سازد.

جبرئیل در خدمت به اوست و به این مباهات می‌کند.

به خدا پیوسته‌ای بیقرار است که جام طهور حق را از ازل سر کشیده و جانش را با تسنیم جنت عدن آمیخته.

او نوری است که تلؤلؤ آن تا ابد چشمان حق بین را مجذوب خود ساخته.

او کوثر جاری حق است تا خیر را در جهان جاری سازد.

در مباهله تنها زنی است که یارای آمدن دارد که او ادامه دهنده راه پیمبر است.

همه جا همپای سر سلسله ابرار است.

خاستگاه مقربان و شمع جمع ال کساء است.

و تنها.... علی کفؤ اوست.

در مقابل این عظمت عظمی، دم فرو بستن به، که جز خجلت نیفزاید و جز شرمساری نیاورد.

پروردگارا از این حضیض ذلت دست نیاز بسویت دراز می کنیم و از تو عاجزانه تقاضا میکنیم شمه‌ای از معرفت و شناخت این جلوه های نورانی را به کام ما بچشان که در دو دنیا جز این لذتی را نشاید.

تولد بزرگ بانوی هستی بر شما مبارک.